loading...

مرکز معرفی جدیدترین مدلهای روز ایرانی و خارجی

پیامک ولادت امام زمان و نیمه شعبان96,پیامک تبریک ولادت امام زمان و نیمه شعبان96,پیامک ولادت امام زمان96,پیامک تبریک نیمه شعبان96,پیامک نیمه شعبان96,ولادت امام96

تبلیغ

پرفروش ترین محصولات
fatima بازدید : 176 شنبه 16 اردیبهشت 1396 نظرات (0)

پیامک زیبا به مناسبت ولادت حضرت قائم و نیمه شعبان

 



پیامک زیبا به مناسبت ولادت حضرت قائم و نیمه شعبان

 



 

برخیز که حجت خدا می آید
رحمت ز حریم کبریا می آید
از گلشن عسگری گذر کن که سحر
بوی گل نرگس از فضا می آید.
*میلاد مولای مهربانی و امید زندگانی، تبریک و تهنیت*

خجسته باد بزم قدسیان در صبحی که آفتاب زمین و آسمان، به زیر سقف خانه نرگس طلوع می کند.

یا اباصالح،
شب میلاد تو، هنگامه گشودن پنجره های امید است به روی بغضِ ستم دیدگان بی پناه تاریخ.
میلاد امید مستضعفان و آخرین امام شیعیان مبارک

روشن شد از این عید، جهان تاریک
یا رب بنما ظهور مهدی نزدیک
در گلشن زهرا، گل نرگس بشکفت
شد نیمه ی شعبان، به محمد تبریک
*میلاد آخرین شکوفه ی باغ احمدی، حضرت مهدی(عج) مبارک*

مژده که ایام ظفر می رسد
بوی گل نرگس تر می رسد
این شب آشفته به سر می رسد
جلوه ی لبخند سحر می رسد
ولادت باسعادت آخرین مرد نجات، منبع خیر و برکات، مهدی موعود مبارکباد

ای عزیز اکنون همه ی دلها به تو بسته و همه ی چشمها نگران توست.
 سلام بر تو که آمدی تادین را عزت دهی، مومنان راسرور بخشی، منافقان راسرکوب کنی
و خاطره ی پیامبر (ص) وعلی (ع) وامامان پاک از نسل حضرتش را دردلها زنده کنی.
سالروز میلادت بر تو و بر تمام عاشقانت مبارک.

این گلبن نرگس ز کدامین چمن است
کز نور جمال، ماه هر انجمن است
سرتاسر کائنات در نور و سرور
از یمن قدوم حجت بن الحسن است
//* درخشش دوازدهمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت مبارک  *

گوش جانم این شنفته، جبرئیل وحی گفته
خیزید ای دل های خفته، لاله ی نرگس شکفته
میلاد مسعود آخرین بت‌شکن، حجت بن الحسن مبارک

اى کاش روزهاى «غفلت» ما از شب هاى «غیبت» او طولانى تر نبود.
حتى اگر امام از چشم ما غایب باشد، باز هم ما از چشم او غایب نیستیم.
در این روز مبارک دعا کنیم از منتظران حقیقی مولا باشیم

ای دل شیدای ما، گرم تمنّای تو
کی شود آخر عیان طلعت زیبای تو
گر چه نهانی ز چشم، دل نبود ناامید
می رسد آخر به هم چشم من و پای تو
نیمه ی شعبان بود روز امید بشر
شادی امروز ما نهضت فردای تو

گرفته ملک حق/ ز مقدمش رونق/به گوش جان آید/ندای جاء الحق

ولادت آخرین ذخیره ی الهی، بهار دلها، یوسف زهرا، تبریک و تهنیت

فردا.............
 فردا...............
آری فردا.....
چه فرخنده روزیست فردا...
میلادت ای محمد خوی ای علی منش ای زهرا سرشت و ای یوسف حسین جمال مبارکباد
بر تو
بر مادرت
بر پدرت و تمام اجداد و نیاکان پاک سرشتت
برای آمدنت دعامیکنم

آمد گه شادمانی ای مردم
آن وعده ی آسمانی ای مردم
ای زنده دلان ظهور نزدیک است
هنگام ظهور نور نزدیک است
آن ماه به چاه رفته باز آید
قائم به اقامه ی نماز آید

مهدی نظری به ما عنایت کن
مارا به صراط خود هدایت کن
مهدی! اگر از منتظرانت بودیم
چون دیده ی نرگس نگرانت بودیم
با این همه روسیاهی و سنگدلی
ای کاش که از همسفرانت بودیم

میلاد دوازدهمین گل بوستان امامت و ولایت، امام عصر و الزمان مبارک.

بیا موعود هنگام قیام است
جهان مجروح یک جو التیام است
زمان لبریز شوق و انتظار است
زمین بر رجعتت امّیدوار است
بیا امشب شب قدر است ما را
علمدار تو در صدر است ما را
میلاد آخرین شکوفه ی باغ احمدی، حضرت مهدی(عج) مبارک.

اهل آسمان و زمین بوسیله ی ظهور او خوشحال می شوند. پرندگان هوا
و ماهیان دریا نیز با ظهور او شادی می کنند.     امام صادق علیه السلام
سلامتی و تعجیل در فرجش "صلوات"

بگو با خستگان ، صبح سعادت سر زد از خاور
مشام جان معطر می شود ار نکهت دلبر
سحر بشگفت در دامان نرجس نوگل زهرا
تبسم می کند منجی عالم بر رخ مادر
خدایا عیدی ما را ظهور او عنایت کن
که ما را جز ظهور او نباشد حاجتی دیگر

اندر آیینه ی دل، عکس شهی می طلبم
به حریم حرم دوست، رهی می طلبم
روز و شب ناله زنان، ندبه کنان، اشک فشان
از خدا دیدن رخسار مهی می طلبم

مُردم به خدا از غم هجران و جداییای دلبر دور از نظرم پس تو کجایی
بر حال دل زار، تو خود خوب گواهی/ جز عشق تو ما را نبود هیچ گناهی

ای چاره ی درخواستگان ادرکنی
ای مونس و یار بی کسان ادرکنی
من بی کسم و خسته و مهجور و ضعیف
یا حضرت صاحب الزمان ادرکنی

تا کی در انتظار تو شب را سحر کنم
شب تا سحر به یاد رخت ناله سر کنم
ای غایب از نظر، نظری کن به حال من
تا چند سیل اشک روان از بصر کنم

!...che entezare ajibi
to beine montazeran ham
! azize man che gharibi
ajibtar ke che asan
nabudanat shode adat
che kudakane sepordim
del be bazie ghesmat
?! che bikhial neshastim! che kusheshi, che vafaee
:faghat neshaste vo goftim
" !khoda konad ke biaee "

در غم هجر رخ تو در سوز و گدازیم
تا به کی زین غم جانکاه، بسوزیم و بسازیم
آید آن روز که در باز کنی، پرده گشایی
تا به خاک قدمت، جان و سر خویش ببازیم

جای امام زمان-عج در دل و جان ماست؛ مواظب باشیم آقا را خانه خراب نکنیم.

عمریست که از حضور او جا ماندیم
در غربت سرد خویش تنها ماندیم
او منتظر است تا که ما برگردیم
ماییم که در غیبت کبری ماندیم

محض یار مهربان، آن مونس و آرام جان
ناله از دل سر دهم، وز هجر او اشکم روان
کاش می گشتی عیان ای شمس هستی بخش جان
می نمودی زنده دل های تمام انس و جان


این دیده نیست قابل دیدار روی تو/ چشمی دگر بده که تماشا کنم تو را
تو در میان جمعی و من در تفکّرم/ کاندر کجا روم و پیدا کنم تو را

اگرچه...
او یوسف دلربای زهراست/ با هیچ گهر خریدنی نیست
با دیده ی از گناه لبریز/ آن روی چو ماه دیدنی نیست
ولی...
تو مگو ما را بدان شه بار نیست/ با کریمان کارها دشوار نیست

بر منتظران این خبر خوش برسانید / کامشب شب قدر است همه قدر بدانید

با نور نوشتند به پیشانی خورشید / ماهی که جهان منتظـرش بود درخشید. . .

بشکفت به شوق و شعف و زمزمه امشب / گل از گل لبخـند بنی فاطمه امشب

مرغان بهشتـی شده آواره مهدی /  گـردند به دور و بــرِ گهـواره  مهدی. . .

در تمناي نگاهت بي قرارم تا بيايي 
من ظهور لحظه ها را مي شمارم تا بيايي
خاک لايق نيست تا به رويش پا گذاري 
در مسيرت جان فشانم، گل بکارم، تا بيايي. . .


در انتظار باران نیست آنکه بذری نکاشته

زهی خجسته زمانی که یار باز آید
به کام غم‏زدگان غم‏گسار باز آید
اگر فدای امام زمان نخواهد شد
ز سر چه گویم و سر، خود چه کار باز آید

ویرانه نه آنست که جمشید بنا کرد
ویرانه نه آنست که فرهاد فرو ریخت
ویرانه دل ماست که هر جمعه به یادت
صد بار بنا گشت و دگر بار فرو ریخت

شاید آن روز که سهراب نوشت:
"تا شقایق هست زندگی باید کرد"
خبری از دل پر درد گل یاس نداشت
باید اینگونه نوشت:
هر گلی هم باشد، چه شقایق چه گل پیچک و یاس
زندگی بی مهدی
زندگی با غم‏هاست

اگر با آمدن "آفتاب" از "خواب" بیدار شویم نمازمان قضاست...

از ناکجای وجود بی مقدارم، تا آستان بی کران کوی تو، در میان سیلاب اشک،
پلی از نیاز می زدم. پلی از انتظار،
از غیبت تا ظهور

چه انتظار عجیبی
تو بین منتظران هم
عزیز من چه غریبی !
عجیب تر آن كه چه آسان
نبودنت شده عادت
چه بی خیال نشستیم
نه كوششی ، نه ت
فقط نشسته و گفتیم :
خدا كند كه بیایی

آقا بیا تا زندگی معنا بگیرد
شاید دعای مادرت زهرا بگیرد
آقا بیا تا با ظهور چشم هایت
این چشم های ما کمی تقوا بگیرد

اگرچه...
او یوسف دلربای زهراست/ با هیچ گهر خریدنی نیست
با دیده ی از گناه لبریز/ آن روی چو ماه دیدنی نیست
ولی...
تو مگو ما را بدان شه بار نیست/ با کریمان کارها دشوار نیست.

بخوان دعای فرج را دعــــــــــا اثــــــر دارد دعا کبوتر عشق است و بال و پر دارد
بخوان دعای فرج را و عـافــیــت بـطـلـــب که روزگار بســـی فتنه زیر ســـر دارد
بخوان دعای فرج را کـه یـوسـف زهــــــرا ز پشت پرده ی غیبت به ما نظـر دارد
بخوان دعای فرج را به یاد خیمه ی سبز که آخرین گل سرخ از همه خبـــر دارد

این عشق آتشین ز دلم پاک نمی شود
مجنون به غیر خانه ی لیلا نمی شود
بالای تخت یوسف کنعان نوشته اند
هر یوسفی که یوسف زهرا نمی شود

پر از عطشم، مرا تو دریایی کن
سرشار از احساس و تماشایی کن
هر چند که ما بدیم و پیمان شکنیم
ای خوب بیا دوباره آقایی کن

خانه آرزوهایم
کلبه ای است کوچک در دشت شقایقها
که تو را کم دارد
راستی کی می آیی ؟

خستگان عشق را ایام درمان خواهد آمد - غم مخور آخر طبیب دردمندان خواهد آمد

عصر یك جمعه دلگیر،
دلم گفت: بگویم، بنویسم
كه چرا عشق به انسان نرسیدست،
چرا آب به انسان نرسیدست،
و هنوزم كه هنوز است، غم عشق به پایان نرسیدست
بگو حافظ دل‌خسته ز شیراز بیاید،
بنویسد كه هنوزم كه هنوز است،
چرا یوسف گم‌گشته به كنعان نرسیدست و
چرا كلبه احزان به گلستان نرسیدست
عصر این جمعه دلگیر،
وجود تو كنار دل هر بی‌دل آشفته شود حس
كجایی گل نرگس؟

قطعه گمشده ای از پر پرواز کم است
یازده بار شمردیم و یکی باز کم است
این همه آب که جاریست نه اقیانوس است
عرق شرم زمین است که سرباز کم است
***اللهم عجل لولیک الفرج***

کاش صاحب برسد ،بنده به زنجیر کند
ماجوانان همه را در ره خود پیر کند
کاش چشم گل زهرا به دل ما افتد
با نگاهش به دل غمزده تاثیر کند

مُردم به خدا از غم هجران و جدایی/ ای دلبر دور از نظرم پس تو کجایی
بر حال دل زار، تو خود خوب گواهی/ جز عشق تو ما را نبود هیچ گناهی

مست عشقم، مست یارم، مست دوست
مست معشوقی که عالم مست اوست
یا صاحب الزمان ادرکنی

نمی پرسم از هیچ کس از تو؛
که شأن هیچ پرسشی، پاسخی چون تو نیست
ای آقای آدینه ها

نه شرم و حیا ، نه عار داریم از تو
اما گله بیشمار داریم از تو
ما منتظر تو نیستیم "آقا جان"
تنها همه "انتظار" داریم از تو

خدایا !
تو آنچنانی که من دوست دارم...
پس مرا آنچنان کن که تو دوست داری
) اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر و اجعلنا من خیر اعوانه و انصاره و المستشهدین بین یدیه امین

 شكوفه نرگس بر دامان عطرآگين نرجس شكفت,

و آشيان دل هايمان را به شبنم نگاهش بر افروخت.

و گلبرگ خشكيده جانهايمان را به نسيم كلامش به بهار كشيد.

كنون با دل هايي آكنده از شور و شعف ميلاد آن خورشيد پنهان,

و در  هاله اي از  غم انتظار شاخه هاي نرگس محبت خود را به پاي آن امام  رئوف مي فشانيم

  و طلوع آن خورشيد را از پس ابر غيبت از خداوند طلب مي كنيم. و زمزمه مي كنيم :

"بگو با آن كه مي گويد به يك گل كي بهار آيد       گل نرگس جهاني را گلستان ميكند امشب "

اي مهربان پدر!

اي صبح اميد!

شام فراغت بس طولاني شد و زندگي بي تو چه جان كاه گرديد

اينك در صبحي ديگر مي خواهيم به ياد تو نغمه سر دهيم كه :

" اي پادشاه خوبان داد از غم تنهايي "

اي اميدواران!

بیایید در كنار هم  ياد آن آفتاب را در هنگامه ميلادش گرامي داريم

و با دست هاي رو به آسمان ظهورش را از خدايش طلب مي كنيم.

اي آخرين پيغام سبز!

نقاش صبا چمنها آراست و فراش خزان ورقها افشاند,

و بس بانگ مرغ و بوي گل برخاست, اما هنوز نوبت انتظار است و قيامت غيبت.

ما هم عريضه دلتنگ مي خوانيم و هم نامه شكر طومار مي كنيم. باشد كه از اين دوراهه منزل يكي به مقصد مي رسد.

فراش خزان ورق بيافشاند           نقاش صبا چمن بياراست

السلام عليك يا بقيه الله!

انتظار را نفيري دوباره بايد كرد آن هنگام كه زائيده اعتقاد پيوست و غم را دگرگونه بايد معنا كرد

آن هنگام كه فراق توست ميلادت را بهانه كرديم تا گرد هم آييم

و درس اشتياق و دلدادگي را با مشق انتظاري پويا مرور كنيم .

تو نيز اي منتظر به جشن ما نيز به پيوند باشد تا آن منتَظر نظري بما كند.

"سلام بر بهار مردمان و خرمي روزگاران "

صبحگاهان زمين با شبنم هاي انتظار به طراوت مي نشيند .

خوشه هاي زرين عدالت از آسمان آبي مي بارد و عطر گل نرگس دادگستر مي شود در چكامه شيرين ظهور،

هستي تازه خواهد شد و درون مي شكفد.

در عطش بهاران, روز تولد خورشيد, همهمه شاديمان را به همراه غريو اميد در گستره خاك بذرافشان مي كنيم.

به نام خالق فصلها

از وراي رنگين كمان زيبا و در آسمان دنيا پرچمي نمايان شد كه,

نوري از آن هويدا است و سروشي آسماني نويد مي دهد كه,

پايان درد و هجران رسيد .زمين سرگردان , در تمامي فصلها ,

گرد خورشيد تابان مي چرخد .... او نيز چشم به راه است ما هم در انتظاريم .

نمايشگاه امير فصلها

هديه كوچك ما به صاحب لحظه ها

هم چو خورشيد تا به كي تنها

هم چو مهتاب تا به كي شبگرد

اي همايون هماي پرده نشين

جان زهرا به آشيان برگرد

چشم به راهان پيشوایي مهر و عدالت

در روز ولادت

با نسيم دعا و استجابت هم نوايند كه

سرش به سلامت و روزگار ظهورش نزديك

و بر عاشقان دفترش هزاران تبريك

با تقديم هزاران شكوفه دعا

براي سلامتي و ظهور مهدي منتَظر

عيد ولادت بر شما و تمامي منتظران مبارك باد!

زمين , پر غرور

كه قدمهايت را فرش گشته ,

و مي نازد كه پذيراي وعده حق الهي است ؛

و زمان , در سرور

كه از آغاز هستي در انتظار تو سپري گشته و

و اكنون مي داند كه تا لحظه موعود ديگر چيزي نمانده ؛

و من , دلم درياي نور

نور اميد فرارسيدن لحظه ديدار ؛

و بر لبم دعاي ظهور

كه ديري نخواهد گذشت كه آن شب مسعود فرا رسد ,

و سحرگاه ندايت زمين را فرا گيرد .

عيدتان مبارك

خدايا! عيدي ما را ظهور سرشار از ظهورش قرار بده.

اي همراه منتظر , تاريخ هماره شاهد رويارويي حق و باطل و ايمان و كفر بوده است ؛

و منتظران امام موعود در انتظار تحقق وعده الهي ,

كه سرانجام در زمين آنان را كه ضعيف داشته شدند به امامت مي گمارد .

زاد روز عدالت گستر تاريخ , او كه با ظهورش داد را در زمين پر از تباهي مي گسترد ,

و ظهورش گسترش رحمت و مهر است ,

بر تو كه لحظه هاي انتظار را با دعا براي ظهورش ميآرايي ، خجسته باد 0

جشن ميلاد بي جلوه موعود چه لطفي دارد؛

مولاي من ؛

تويي فرياد رس بي چارگان ؛

به ظهورش چشمانمان نوراني و دلهايمان غرق شادی.

عيدتان مبارك!

صبحگاهان

زمين با شبنم هاي انتظار به طراوت مي نشيند

خوشه هاي زرين عدالت از آسمان آبي مي بارد

و عطر گل نرگس داد گستر مي شود

در چكامه شيرين ظهور ، هستي تازه خواهد شد

ودرون مي شكفد در عطش بهاران روز تولد

خورشيد همهمه شاديمان را به همراه غريو اميد

در گستره ي  خاك بذر افشان مي كنيم.

انتظار سهم ماست .....

منجيا !

يقين تو نيز منتظر، چشم بر اشاره خدا نشسته اي

در روز تولد خورشيد همهمه شاديمان را به همراه غريو اميد در گستره خاك

بذر افشان  مي كنيم

امروز اگر ز دوريت غمگينم                      يك روز مي آيي و تو را مي بينيم

باران كه تمام شد برايت از باغ                يك دسته گل محمدي مي چينيم

هوهوي مرغزار

ترنم جويبار

ذكر مرغان نغمه ساز بر شاخسار

حكايتي است از بهار ، بهاري نه چون هر بهار

بهاري كه او را بشد وامدار

به شكرانه كرده كردگار

به پاس كريمي پروردگار

كه بنمود دلهايمان بي قرار

ز مهر جهان پريچهره گلعذار

كه يعني بود مهدي غمگسار

بياييد اي شيعيان تهنيت

فرستيم بر يكديگر بيشمار

خاك مقدمتان بر ديدگان به ره ماندمان پايدار

اي سفر كرده ساليان سال ، اي عزيز!

آيا ديدگان هميشه به راهمان ،

در شكوه ميلادت،

به پا بوس تو ،روشني خواهد يافت !

يا ..... همچنان در حسرت حضور،

به سرور خواهد نشست ؟

يا صاحب الزمان (عج)

توفيق ما فراخوان شماست

به نمايشگاهي از كتب ،هدايا،

تزيينات و آثار هنري

در زمينه مهدويت.

باور گلي به به ذهن ساقه اي سبز

ليك خود چو غنچه بسته مانده اي

رسم غنچه نيست بسته ماندن

غنچه ي نرگس اين زمان به ناز باز مي شود

ما ظهور عطر را ز غنچه تا به گل شدن انتظار مي كشيم

اي بهار اي مهمان دير آينده !                  كم كمَك اين خانه آماده است

تك درخت خانه همسايه هم                    برگ هاي تازه داده است

اين همه مي گويدم هر شب                  اين همه مي گويدم هر روز

باز مي ايد بهار رفته از خانه                      باز مي آيد بهار زندگي افروز

میلاد ابر پر بار رحمت

ستاره درخشان هدایت

چشمه جوشان عدالت

آخرین بازمانده خدا

حضرت بقیّه الله الاعظم را در فضایی آکنده ازرایحه جان بخش

امید وانتظار

همراه با کائنات

همگام با ملائک

هم ندا با انبیاء

به جشن و شادمانی می نشینیم.

دوباره همه از تو می گویند و می شنوند؛

شیرینی نام تو و شهد یادت به کامها می نشیند؛

دوباره طاقها برای نصرت تو قد علم می کنند؛

کاغذهای رنگی به شادباش تو در باد می رقصند؛

دوباره همه ی دیوارهای شهر با سر انگشتان احساس چراغان می شود.

امّا... کاش گفتن و شنودن از تو سهم همه ی ثانیه ها باشد و یاد آوریت همه ی دقایق را پر کند

و خدمت به تو انگیزه ی همه ی حرکتها شود!

کاش سینه مان صندوق صدقه ای شود و قلبمان سکّه ای نذر سلامتت !

کاش دردمان همیشه با توسل به تو آرام گیرد و دستمان جز به دعا برای توسل به آسمان نرود،

کاش انتظار تو زنگی باشد که از نافرمانیت بازمان دارد!

کاش حال و هوای همیشه دلمان به رنگ نیمه ی شعبان باشد...

از پنجره دلم که قابی شکسته دارد صدایت می زنم
نسیم نام تو بر لبهایم می وزد
خیال سبزت همیشه با من است
تو این جایی، در قاب پنجره هایی که رو به باغ خدا باز است
دستهایت طراوت و سبزی را تکرار می کند
از نگاهت ستاره و مهتاب می چکد
خورشید ذره‌ای از مهربانی توست
               اگر ابر می بارد
                            اگر گل می روید
                                        پرنده اگر می خواند
                                                      چشمه اگر می جوشد
                                                                  رود اگر می خروشد
                                                                                      برای توست
زیرا تو آن رویای صادقانه‌ای که ظهورت مرهم تمام زخمهاست
تو آن قدر زلال و پاکی که از غبار پنجره ها دلت می گیرد
شاید پیش از آمدنت باران ببارد و آسمان، تمام کوچه‌ها و خانه‌ها را بشوید
        ای سبز
                    ای بهار
                              ای نور
                                      ای امید
دستهای مهربانت را که از نوازش لبریز است
و نگاه روشنت را که آئینه صداقت است
دوست می دارم
بگو چشمهای ما کجا مهربانی نگاه تو را می نوشد
و دلهای ما کی با ظهور تو آرام می گیرد

1100 سال است كسي منتظر 313 مرد است. مرد شدن، چقدر زمان مي‌خواهد ... !

كاش بودي تا دلم تنها نبود

تا اسير غصه فردا نبود

كاش بودي تا فقط باور كني

بي تو هرگز زندگي زيبا نبود

یک چشم زدن غافل از آن ماه نباشیم

شاید که نگاهی کند آگاه نباشیم

اما هنوز این مرد تنهای پرشکیب، با کولبار شوق خود راه می‌سپارد،

تا از دل این تیرگی، نوری برآرد ... و همچنان در هر کناری،

شمعی می‌گذارد، چرا كه اعجاز انسان را، هنوز امید دارد ...

روزي ز سفر ، ستاره برمي‌گردد

عشق من و تو دوباره برمي‌گردد

ترديد مكن ، بدون شك فردا شب

آن دلبر ماهپاره بر مي‌گردد

خوابيم و حقيقت به خدا نيست به جز اين

ما غايب و او منتظر آمدن ماست

عمريست كه از حضور او جا مانديم

در غربت سرد خويش تنها مانديم

او منتظر است تا كه ما برگرديم

ماييم كه در غيبت كبری مانديم

باز به انتظار تو جمعه غروب مي‌شود

اگر بيايي از سفر آه چه خوب مي‌شود

خستگان عشق را ايام درمان خواهد آمد

منجي عالم، پناه بي‌پناهان خواهد آمد

غم مخور اي فاطمه! اي بانوي پهلو شكسته!

مهدي‌ات با شيشه‌ي دارو و درمان خواهد آمد

دل‌مرده‌ايم بدون تو اما مسيح من

يك جمعه هم زيارت اهل قبور كن

از عشق تو گفتيم و نمك‌گير شديم

تا ساحل چشمان تو تكثير شديم

گفتند غروب جمعه خواهي آمد

آنقدر نيامدي كه ما پير شديم

در راه عزيزي است كه با آمدنش

هر قطب‌نما ، قبله‌نما خواهد شد

روز ظهور تو چه سر افکنده می‌شوند

آنها که در دعای فرج کم گذاشتند

تمنايی که از وصل تو دارم

که سر بر آستان تو گذارم

كتاب بسته بماند، اگر نيايي تو

رسول خسته بماند اگر نيايي تو

در مقدس آن خانه‌اي كه مي‌داني

بلي! شكسته بماند اگر نيايي تو

يكي از جمعه‌ها جان خواهد آمد

به درد عشق، درمان خواهد آمد

غبار از خانه‌هاي دل بگيريد

كه بر اين خانه مهمان خواهد آمد

مهدي جان!

تا نيايي گره از كار بشر وا نشود

درد ما جز با ظهور تو مداوا نشود

اگر يك آسمان دل را

به قصد عشق بردارم

ميان عشق و زيبايي

تو را من دوست مي‌دارم

دلم يكي رو ميخواد كه زيبايي همه زيبايي‌ها رو يكجا داشته باشه ... نيمه شعبان مبارك


 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 1370
  • کل نظرات : 82
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 2
  • آی پی امروز : 95
  • آی پی دیروز : 59
  • بازدید امروز : 122
  • باردید دیروز : 79
  • گوگل امروز : 7
  • گوگل دیروز : 3
  • بازدید هفته : 381
  • بازدید ماه : 906
  • بازدید سال : 21,801
  • بازدید کلی : 735,842